تاپماجا یا چیستان نیز یکی دیگر از موضوعات ادبیات شفاهی آذربایجان است و با توجه به جای خاصی که در ادبیات شفاهی دارد از نسلهای گذشته دهان به دهان با تغییرات مختلف کم و زیاد شدن ها و حتی بعضا با تغییر مضمون و معانی جدید به اینجایگاه رسیده است. در تاپماجا علامت هر شئی و وسیله ای به شکل بسته ای می باشد و یا به وسیله های مختلف دیگری شباهت دارد که برای پیدا کردن جواب از فرد دیگری طلب می شود.... .
تاپماجا یا بیلمه جه یا باغلاما جهت گسترش و توسعه فکر کودکان بسیار مناسب و مفید است و تفریح خوبی نیز به شمار می آید.تاپماجا جای خاصی در داستانها نیز دارد چرا که در بسیاری از داستانها ، پادشاه دختر خود را به ازدواج کسی درمی آورد که بتواند پاسخ تاپماجای او را بدهد.گاه آشیقلار با اشعار تاپماجا گونه هایی به مناظره میپردازند.اما اصل تاپماجا برای تقویت هوش و فکر کودکان و نوجوانان است و در شب نشینی ها و دور هم جمع شدنها استفاده میکنند و از آنجایی که بیان تاپماجاها به شعر است کودکان خیلی زود یاد میگیرند.
تاپماجالار خیلی به نظم هستند و به شکلهای مختلفی همچون نثر ، به شکل بایاتی ، و یا حتی بعضا به جای آتالار سؤزو  پدید آمده اند. 
مثال ( به شکل بایاتی) :

دییرمانا دن  گلیر ، دورون گؤرون کیم گلیر
توخونمامیش چووالدا ، اویونمامیش اون گلیر. ( ای ده)

Dəyirmana dən gəldi , Durun görün kim gəlir
(Toxunmamış çuvalda ، Üyünməmiş un gəldi. (iydə

تاپماجاهای آذربایجان بسیار فراوان ، روان و متنوعند و تمام علوم زمان را میتوان از خلال آنها آموخت و در حقیقت بسیاری از علوم ساده که برای کودکان مفید و لازم است توسط تاپماجاها بیان شده تا با یافتن جواب و شنیدن شعر آهنگی ، شادی و خوشحالی نصیب آنان گردد.
اصولا در ماه های زمستان که شبها طولانی است مردم بعد از زحمت و تلاش روزانه دور هم گرد می آمدند و به تفریح و بحث می گذرانذند. بویژه در دهات آذربایجان که با برفهای سنگینی ، راه روستاها از شهرها مسدود میگردید دیگر سیر و سفری در کار نبود و در روستاها ماندگار میشدند و در شبهای طولانی با فرهنگ خاص خود و استفاده از ساز و هنر آشیقها ، بازیهای مختلف ، داستان گفتن و معما گفتن و ... خود را سرگرم میکردند .معما یا چیستان مجلس گرم کن بود و مایه تفریح جمع می شد و بویژه برای کودکان وسیله ای جهت تعلیم و تربیت به شمار می آمد.

به تاپماجای زیر توجه کنید :

او نه دی کی : اوجا دامدان آلچاق داما قار یاغار ؟

?...O nədi ki : uca damdan alçaq dama qar yağar

توجه کودک معطوف خواهد شد به اینکه برف سفید است و غیر از برف چه چیزی سفید است؟ بی شک میتوان آرد را نام برد و آنچه آرد را از بام بالایی به بام کوتاه تر می باراند می تواند " الک " باشد.با این منطق ، کودک توانسته است با طرز کار الک آشنا شود و ذهنش فعال شده بتواند با این مثال ، به توصیف الک بپردازد.


اینک به تعدادی از تاپماجالار توجه کنید :

1)  او یانی چپر ،  بو یانی چپر ، ایچینده آلتی چاپار. ( گؤز)

(O yanı çəpər , Bu yanı çəpər , İçində atlı çapar. (göz


2) بیر بالاجا میل باشی ، یاندیردی داغ داشی. ( گویورد "کبریت" )

(Bir balaca mil başı , Yandırdı dağı-daşı (kibrit


3) من گئتدیکجه اودا گئدیر. ( کؤلگه) " به شکل نثر "

(Mən getdikcə o da gedir. (kölgə


4) هامینی بزر ، اؤزو لوت گزر. ( ای نه ) " به شکل آتالار سؤزو "

(Hamını bəzər , özü lüt gəzər .(inə


5) بیری ساغدیر بیری سول، آددیم آددیم آلیر یول.(آیاق)

(Biri sağdir biri sol , addım addım alır yol.(ayaq


6) آخشام باخدیم چوخودو ، سحر قالخدیم یوخودو.(اولدوزلار)

(Axşam baxdım çoxudu , səhər qalxdım yoxudu.(ulduzlar


7)  سودا بالیق، قویروغو یانیق. ( لامپا )

(suda balıq , quyruğu yanıqş (lampa


8)  یئددی دلیک لی توخماق ، بونو بیلمه ین آخماق.(باش)

(Yeddi dəlikli toxmaq , bunu bilməyən axmaq.(baş





قایناق لار : 

ادبیات شفاهی آذربایجان ، م.کریمی ، تهران 1388
ویکی پدیا ، تورکی آزربایجانی ، تاپماجالار
تبریز پدیا ، تورکی تاپماجالار

جمعه 7 دی 1397
بؤلوملر : تاپماجالار,