ادبیات و فولکلور آزربایجان

ZənGan Türk

قوچاق نبی ( داستان حماسی )

0 گؤروش
یازار:‌ Kölgə siz

از جمله داستانهای حماسی – قهرمانـی آذربایجان می­توان «قاچاق نبی» را نام برد که حتی بسیاری از مردم آذربایجان، امروز با شنیـدن عنوان قـاچاق نبـی ناراحت شـده و اعــتراض می­کـنند و مـدعی ­انـد که بـایـد او را، «قوچاق نبی» یعنی «نبی دلاور و مبارز» خواند و این امر،نشانگر عشق و علاقه­ مردم به قهرمان خودشان می­باشد و نبی، چهره­ای حقیقی و تاریخی است که در برهه­ای از زمان توانسته است خواسته‌های درونی مردم علیه ظلم و جور دیکتاتورها را تأمین نماید و مردمبا ساختن داستانها،چهره­ی او را با قهرمانان اساطیری خود ممزوج ساخته و در رده­ی آنان قرار داده­اند.
بی ­تردید بر چهره­ واقعی نبی، مشخصه‌های بیشتری را اضافه کرده و سیمای ایده آل یک قهرمان مردمی بدان داده ­اند. در اسطوره‌های مردم، قهرمان مرگ نمی­شناسد و در مشکل ترین و دشوارترین موقعیت­ها، نیروهای خارق­‌العاده به کمک او می­شتابد و این خواسته­ مردم است. و مردم دوست ندارند شکست یا مرگ قهرمان خود را باور کنند. اما داستان قاچاق نبی به دلیل نزدیکی زمانش به ما، فرصت اسطوره شدن نیافته است و تنها به عملکرد خوب، قدرت تفکر و عمل او پرداخته و سطح توانمندی او را بالا دانسته ­اند و هنوز لباس اسطوره بدو نپوشانیده­‌اند


داستانهای قاچاق نبی که امروزه آشیقها با آب و تاب تمام در گوشه ـ گوشه­ آذربایجان با ساز و آواز خود روایت می­کنند یک سیمای تاریخی است که هنرمندان مردمی بدان بال و پر داده و مایه­ی دلگرمی و امیدواری مردم در مبارزه با مستبدین و دیکتاتورها ساخته­اند. یکصد سال پیش بود که فئودالها و زمینداران بزرگ بر جان و مال مردم مسلط بودند و دهقانان را به  بیگاری و استثمار می­کشیدند و همچون برده­ای همراه زمین خرید و فروش می­کردند. در این دوره، مبارزات مردم نیز در برابر زورگویی­های آنان اوج می­گرفت و مبارزه­ نبی، سمبل و نمونه­‌ای برجسته از این مبارزات می­باشد.
.
.
.


    آردی وار....

آردینی اوخو
پنجشنبه 23 اسفند 1397

کچلین فندی...

0 گؤروش
یازار:‌ Kölgə siz

آذربایجان ناغیللاری (1)

کچلین فندی...

کؤچورن : علی عبادی





بیری وار ایدی ، بیری یوخ ایدی. ولی آدلی بیر کچل وار ایدی، بونون واری-یوخ بیرجه داناسی وارایدی.
بیر گون کووخا قونشولاری ییغیب دئدی :

_ گلین گئدک کچلین داناسینی بیر فند ایله کسدیرک ، چوخدان بری دیلیمیزه ات دیمه ییب .

سؤزو بیر یئره قویوب گلدیلر کچلین یانینا دئدیلر :

_ ولی ، گل بیر شئی ائیله یک.چوخدان بری دیلیمیزه ات دیمه ییبدیر ، هفته ده هره اؤز داناسینی کسسین بیرگه یئیک.

ولی نین داناسین کسدیلر ، بئسیریب یئدیلر . ولی بیر هفته گؤزله دی ، هئچ کس اؤز داناسینی کسمه دی. ایکی هفته اوچ هفته ، بیر آی کئچدی کسن اولمادی.ولی باشا دوشدو کی ، بونو آلدادیبلار. دئدی :

_ یاخشی ، گؤرون سیزین باشینیزا نه گتیره جگم.....
.
.
.
       آردی وار...

آردینی اوخو
سه شنبه 2 بهمن 1397

عباس و گولگز داستانی + فایل صوتی

0 گؤروش
یازار:‌ Kölgə siz



یکی از منظومه های عاشقانه در میان داستانهای آشیقها ، داستان عابباس و گولگز است که به خاطر بیان ایده ها و آرمانهای مردم و خلق صحنه های بدیع داستانی ، جای والایی در میان آشیقها دارد.از بین واریانتهای مختلفی که گردآوری شده دو واریانت معتبر بنا به تحقیق پروفسور محمد حسین تهماسب در دست است که در یکی ، شاه عباس صفوی به عنوان شاهی عدالت گستر مطرح شده است که به کمک عاشق و معشوق می آید . داستان از این قرار است که پری خانم سوگلی آشیق عابباس را به حرمسرای شاه برده اند و آشیق عابباس سر به شورش بر می دارد و قیام به پا می سازد . سربازان او را دستگیر میکنندو پیش شاه میبرند.شاه عباس وقتی از حقیقت و صداقت آن دو مطلع میشود آندو را آزاد کرده و به کام میرساند.

اما در واریانت دیگر ، شاه عباس همان چهره ی تاریخی خود را دارد که زنان و دختران شهرها را گرد آورده و به زور شمشیر و نیزه برای خوشگذرانی شاه به حرمسرا میبرند.مردان و پدران و برادران این زنان و دختران عصیان کرده و به کاروان شاه عباس هجوم می آورند و دختران را آزاد میکنند.

بنا به روایتی که در منظومه «عباس و گولگز» آمده است، آشیق عابباس به دختری به نام «گولگزپری» عاشق بود. شاه عباس وقتی از زیبایی «گولگزپری» خبر می‌گیرد، پهلوان خود «دلی بئجان» را مأمور می‌کند و او را به زور به اصفهان و حرمسرای خود می‌کشد.
آشیق عابباس عاشقی تنها،بی کس و یار مانده است ، سوگلی اش را از او گرفته اند و برای شاه می برند .او نمیتواند با شاه روبه رو بایستد بنابراین از زمانه می نالد ، لعن و نفرین می فرستد :

من عابباسام هئچ واخت سؤیله مه رم یالان
ائلیـــمه ، اؤلـــکه مه سـالدیلار تالان ،
خـوجــــا ، دلـی بجان ، الله وردئریخان
قــویمــا ، دلی بجان یـاریـم آپاردی

آردی وار.....

آردینی اوخو
پنجشنبه 29 آذر 1397